آموزش و پرورش بايد الگوي مناسبي براي معلمان و دانش آموزان باشد

یزدفردا "در شماره 149 هفته نامه آيينه يزد مطلبي با عنوان «اظهار نظر گروهي از پيشكسوتان درباره عملكرد سازمان آموزش و پرورش استان» درج گرديده بود كه نظر برخي از صاحبنظران فرهنگي استان را جلب كرده و در اين زمينه نكاتي را به رشته تحرير درآورده و ارسال داشته اند، اينك به چاپ يكي از اين نامه‌ها مبادرت مي‌ورزيم:

مدير مسئول محترم هفته نامه آيينه يزد

پيش از هر چيز بايد شيوه‌ي روزنامه نگاري شما و همكاران ارجمندتان را ستود كه حقايق را بازگو مي‌كنيد و نقاط ضعف و قوت بعضي از سازمانها و اداراتي كه مردم با آنها سر و كار دارند براي آگاهي همگان در هفته نامه منعكس مي‌كنيد.

موضوعي كه در شماره 149 سه شنبه 12 آبان درباره سازمان آموزش و پرورش نوشته و در آن دو موضوع مهم را مورد بحث قرار داده بوديد توجه بسياري از خوانندگان و خانواده‌ها به ويژه معلمان را جلب كرده است.

به كارگيري افرادي كه اكثراً در مسير كار معلمي دوره‌هاي لازم را نديده و از آموزشهاي علمي و حرفه‌اي بهره مند نشده‌اند از هر جهت نادرست و زيانبار است. انديشمندان و صاحبنظران امروز دست پروردة معلمان و دبيراني هستند كه هم از نظر علمي و هم از جهت فراگيري روش‌هاي نوين آموزشي زمان خود، دوره‌هاي تخصصي لازم را گذرانده و سپس در آزمونهاي مربوطه با رتبه‌هاي عالي موفق شده‌اند هنوز معلمان و دانش پژوهان مراكز تربيت معلم سابق را از ياد نبرده‌اند كه معمولاً با مديريت افراد آگاه و دانا اداره مي‌شد و بهترين دبيران استان، تربيت معلمان آينده را بر عهده مي‌گرفتند و طي سالهاي گذشته، مربيان و آموزگاران ورزيده و توانا به جامعه تحويل داده و ارزش‌هاي انساني و اخلاقي و علمي جامعه فرهنگي استان را به اوج شكوفايي و عظمت رسانيده اند.

موفقيت دانش آموزان يزدي طي سالهاي گذشته در مراكز آموزش عالي سراسر كشور نمونه‌اي از اين تلاش‌هاي خستگي ناپذير و كوششهاي عالمانه و عاشقانه است.اختصاص درخشش‌هاي چشمنواز و غرور آفرين طي سال‌هاي گذشته به يك رييس سازمان، يك مدير مدرسه و يا فرد ديگري در سازمان آموزش و پرورش نادرست و غير منطقي است زيرا براي علت يابي اين موفقيت‌ها بايد مجموعه آموزش و پرورش، فرهنگ خانواده ها، استعداد و فراگيري بالاي دانش آموزان و عشق و علاقه معلمان سختكوش همراه با دانش و بينش آنان و بسياري از ديگر نكات فرهنگي و محيطي جامعه را مورد نقد و بررسي قرار داد و دراين بررسي دقيق علمي و مهم هر يك از اين پديده‌هاي علمي و فرهنگي را به ارزيابي كشيد.

و گرنه مديراني كه مدت محدودي مسئوليت بخش هايي از سازمان آموزش و پرورش را برعهده داشته و در پايان ماموريت خود، مسند خويش را به ديگري سپرده‌اند چگونه فرصت برنامه ريزي صحيح و دقيق براي چنين موفقيتهاي ارزنده‌اي داشته‌اند ؟

به هر حال يكي از گروه هايي كه در اين مجموعه فرهنگي طي چند سال گذشته نقش بسزايي ايفا كرده است معلمان و دبيران آموزش و پرورش بوده‌اند كه چون شمع سوخته‌اند و با نور دانش و تجربه خود فضاي خانه‌ها و آسمان دانش يزد را روشن ساخته و براي جامعه فرهنگي و نونهالان خوش استعداد يزدي افتخار و سربلندي به بار آورده اند. درودشان باد و سرافرازيشان افزون باد كه اجر دنيا و آخرت را ره‌توشه‌ي زندگي مادي و معنوي خود قرار داده‌اند.

در پايان اين گفتار پرسش اين است: كه آيا اين معلمان به اصطلاح شركتي كه بيشتر آنان از مدرسه و دانش آموز جز قصه‌هاي دوران تحصيلي خود چيز ديگري نمي‌دانند و بيش از حضور در كلاس درس در مكتب صاحبنظراني بصير و كارآزموده تربيت نشده و راه و رسم معلمي را كه راه و رسمي مهم و انديشمندانه است فرا نگرفته‌اند چگونه مي‌توانند دانش ناآموخته و هنر فرانگرفته را به عزيزان بياموزند و زمينه توفيق آنان را در آموزش عالي كشور فراهم آورند؟ اگر معلمي بدون تجربه كافي و ناآگاه با يافته‌هاي نوين علمي روز، پاي در كلاس درس بگذارد ونتواند دانش پژوهان هوشمند و زيرك امروز را با شيوه‌هاي آموزش علمي روز آموزش دهد.همه استعدادها و ذوق فراگيري آنان را به هدر مي‌دهد و فضاي كلاس ازنظم و تربيت فرو مي‌ماند .

سكوت مسئولين سازمان آموزش و پرورش در برابر اين بدعت نادرست و بزرگ سال در استان يا ناديده گرفتن موضوع بذل و بخشش به دور از حق و عدالت كه در مورد بعضي از موسسات آموزشي اعمال گرديده، سكوتي غيرعادلانه و ناخوشايند است.

اميد است در همه ادارات و سازمان‌ها به ويژه در سازمان مهم و بزرگ آموزش و پرورش و در تمام استانها ترتيبي اتخاذ گردد تا مردم و معلمان احساس كنند آگاهانه و با رعايت منطق و عدل در مورد مسائل جاري كشور حق اعتراض به جا و انتقاد صحيح و سازنده و اظهار نظر دارند و خود را در اين زمينه‌ها سهيم بدانند و مسئولان ادارات و سازمانها نيز ترسي از سلب موقعيت و مقام نداشته باشند و از خداوند منان درخواست نمايند تا اين توفيق را داشته باشند كه به دور از افراط و تفريط گام بردارند و الگوي مناسبي براي ديگران و به ويژه در محيط‌هاي آموزشي براي معلمان و دانش آموزان باشند.
امضاء محفوظ